خلاصه داستان:
با درمان بیماری و فرار ناتان، ظاهراً شهر دوباره به شرایط عادی برگشته، اما این اتفاقها فقط یک روی سکهاند. در دنیای مبارزان، ماجراهای زیادی در جریان است که ایلیا از آنها بیخبر است. بعد از شکست ناتان، چشمان زیادی به این مبارز جوان خیره است؛ چشمان کسانی که منتظرند در اولین فرصت او را شکست دهند. ایلیا و دوستانش از این ماجراها بیخبرند، اما میدانند تا دشمنان را از میان برندارند، روی آرامش را نخواهند دید. با ایلیا همراه شویم تا ببینیم با چه تهدیدهایی روبهرو خواهد شد و چطور در برابر آنها خواهد ایستاد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.