خلاصه کتاب:
بیماری در شهر به اوج خودش رسیده و هنوز درمانی برای آن نشده است. پروفسور هم که در پی درمان به کارخانهی مواد غذایی رفته بود به ارتباط بین شهردار و رئیس ناتان پی برده و سعی دارد از آنجا فرار کند. کلید حل این معما در کارخانهی مواد غذاییست و ایلیا این بار برای کمک به مردم، خودش را به آنجا رسانده. باید دید آیا میتواند شهر را از این بیماری نجات دهد و پرده از جنایات ناتان و شهردار بردارد؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.