امروزه کمتر کسی کلماتی مثل هوش ریاضی، هوش منطقی، هوش زبانی و غیره را نشنیده است. تمام این کلماتی که اشاره به انواع هوش در انسان دارند، مبتنی بر مدل سالی نظریه هوش گاردنر می باشند. در این مقاله قرار است کمی درباره این مدل و راهکار هار تقویت انواع هوش انسان صحبت کنیم.. از آنجایی که همه ی ما به شناخت انواع هوش برای شناخت خودمان و انتخاب و ساختن آینده ای مناسب نیاز داریم، شما را به خواندن این مطلب و آشنایی با انواع هوش و انتخاب شغل مناسب دعوت میکنیم.
ادیسون یک مرد با استعداد نیست!
قبل از اینکه به خود مدل هوش گاردنر بپردازیم، مقدمه ای را مطرح می کنیم. همه ی ما تصور میکنیم که ادیسون لامپ را اختراع کرده در حالیکه او به دلیل اینکه طرحی ناقص را انتخاب کرد و آن را کامل کرد، سهم بزرگی از اعتبار را به دست آورد. ما تمایل داریم ادیسون را به عنوان یک مرد با استعداد علمی تصور کنیم، اما اگر او را در یک نوع هوش قرار دهید، متوجه خواهید شد که چرا او در جایی موفق شد که دیگران شکست خوردند.
«آدم نابغه به دنیا نمی آید. آدم نابغه می شود»
سیمون دوبوار
نظریه هوش گاردنر
قرنهاست که انسانها در تلاش برای کدگذاری هوش بودهاند. در اوایل قرن بیستم، چارلز اسپیرمن طیف وسیعی از تستهای استعداد را توسعه داد که هوش را به یک نمره عددی به نام ضریب g تبدیل کند. اسپیرمن این نظریه را مطرح کرد که افرادی که در یک دسته هوش برتری دارند (مثلاً واژگان) در دستههای هوش مشابه (مثلاً درک مطلب.) نیز برتری خواهند داشت.
در اوایل دهه 1980، هاوارد گاردنر روانشناس کتابی با عنوان چارچوب های ذهن: نظریه هوش های چندگانه منتشر کرد.در آن، او نظریه خود را در مورد اینکه چگونه جنبه های زیادی از هوش وجود دارد، به جای اینکه عقل تنها به یک عامل وابسته باشد، توضیح داد. او این ایده را مطرح کرد که هوش انسان را نمی توان با یک معیار متوسط اندازه گیری کرد، اما در عوض انواع مختلفی از توانایی های شناختی دارد. به همین دلیل است که برخی از افرادی که در دروس خاصی فوقالعاده خوب هستند، در درسهای دیگر ضعیف عمل میکنند و چرا آزمونهای مدرسه نمیتوانند به دقت میزان باهوشی دانشآموز را اندازهگیری کنند.
همه ما از طرق مختلف باهوش هستیم و مدل او از 9 نوع هوش به ما اجازه می دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را مشخص کنیم. با انجام این کار، میتوانیم تمرکز ویژهای روی حوزههایی که میخواهیم بهبود دهیم، قرار دهیم، بدون اینکه احساس کنیم مشکلی برای ما وجود ندارد که در آن جنبهها استعداد ذاتی نداریم.
انواع هوش در انسان بر اساس گاردنر
هوش بین فردی یا برون فردی
هوش بین فردی یا هوش برون فردی درک و برقراری ارتباط با دیگران است. برخی افراد به طور طبیعی با افراد دیگر ارتباط خوبی دارند. اینها انواعی هستند که می توانند به راحتی در یک اتاق کار کنند. آنها معمولاً محبوب و مورد علاقه اکثریت هستند و می توانند به راحتی بر دیگران تأثیر بگذارند. آنها میتوانند دیگران را کتابخوان کنند و حتی ظریفترین نشانههای اجتماعی (مانند زبان بدن) را برای احساس دیگران درک کنند.
به عنوان مثال، یک نوجوان، باهوش بین فردی نه تنها یکی از محبوبترین بچههای مدرسه، بلکه احتمالاً مدعی نیز خواهد بود. آنها می توانند با تطبیق انرژی و طول موج شخص دیگر به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند و می توانند به صورت کلامی و همچنین غیرکلامی ارتباط برقرار کنند. آنها طبیعتاً دیپلماتیک و با درایت هستند، و غیرعادی نیست که آنها «صلحساز» در محافل اجتماعی خود باشند. جذابیت طبیعی و توانایی آنها در مذاکره به این معنی است که آنها می توانند در نقش های رهبری، چه به عنوان معلم، وکیل، سیاستمدار یا تأثیرگذار اجتماعی، پیشرفت کنند.
راه های افزایش هوش بین فردی
با افرادی از قومیت ها، نژادها، سنین و جمعیت های مختلف دوستی ایجاد کنید. داشتن دوستان متنوع ذهن شما را به روی تجربیات و ایده های جدید باز می کند.
هوش درون فردی
اگرچه هوش درون فردی ممکن است نقطه مقابل نوع بین فردی به نظر برسد، اما این دو در واقع جنبه های مشترک زیادی دارند. هوش درون فردی درک افکار و احساسات فرد است. این افراد توانایی ذاتی برای خود تنظیمی احساسات خود را دارند. افرادی که توانایی عجیبی در درک احساسات خود دارند، نسبت به دیگران نیز بسیار همدل هستند. با درک خود می توانند دیگران را درک کنند. منطقی است، درست است؟
این افراد تمایل دارند با افکار و الگوهای رفتاری خود بسیار هماهنگ باشند. به این ترتیب، وقتی رفتار مشابهی را در دیگران می بینند، می توانند با آنها همدردی کنند و زیر سطح را ببینند که منشأ اعمالشان است. این باعث می شود بسیاری از تیپ های درون فردی بسیار مراقب و پرورش دهنده باشند و اغلب می توان آنها را در حال انجام کارهایی یافت که به آنها امکان کمک به دیگران را می دهد. اگرچه بسیاری از آنها درونگرا و خجالتی هستند، اما تمایل دارند که به طور باورنکردنی آگاه و خلاق باشند.
بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و نوازندگان امتیاز بالایی در هوش درون فردی کسب میکنند، احتمالاً به این دلیل که میتوانند به جنبههایی از خود که اکثر مردم حتی از آن آگاه نیستند، دست بزنند.
راه های افزایش هوش درون فردی
- مدیتیشن کنید.
- گوش دادن فعال را تمرین کنید.
- از رقبای خود کمک بخواهید.
- از طرف حامیان خود، زحمات آنها را تصدیق کنید و این روابط را حفظ کنید.
- به جای اینکه اجازه دهید احساساتتان شما را کنترل کنند، رواقی را تمرین کنید و احساسات خود را کنترل کنید.
هوش فضایی
هوش فضایی در حال تجسم جهان به صورت سه بعدی است. اگر از شما بخواهم که یک گل رز قرمز را تصور کنید، آیا می توانید آن را به وضوح در ذهن خود “ببینید”؟ در مورد تصور اتاق خواب خود چطور؟ آیا میتوانید تمام طرفهای یک تاس را تصور کنید و آن را در حال چرخاندن به اطراف تصویر کنید تا بتوانید تمام قسمتهای آن را ببینید؟ افرادی که هوش فضایی بالایی دارند، به راحتی می توانند چیزها را به صورت سه بعدی تصور کنند.
آنها تمایل دارند بسیار خلاق باشند، تخیلات تیزبینی دارند و می توانند هر جنبه ای از یک مفهوم را در نظر بگیرند – اغلب فقط با فکر کردن در مورد آن. وقتی آن ها بچههای کوچکی بودند، احتمالاً عاشق انجام پیچ و خمها، ساختن خلاقیتهای لگوی خود و چیدن پازلهای پیچیده بودند یا به خاطر خیالبافی مورد سرزنش قرار میگرفتند. آنها احتمالاً دوست داشتند نقاشی بکشند و ممکن است با افزایش سن به خواندن اسرار تمایل پیدا کرده باشند … بیشتر برای اینکه ببینند آیا می توانند قبل از پایان کتاب آن را حل کنند یا خیر. این افراد مهندس، دانشمند، معمار و هنرمند می شوند.
راه های افزایش هوش فضایی
- برای تقویت این هوش ، GPS خود را خاموش کنید و سعی کنید از طریق حافظه فضایی به مقصد برسید.
- بازی هایی انجام دهید که به افزایش هوش فضایی کمک می کند – شطرنج، پازل، لگو و برخی بازی های ویدیویی.
فریدا کالو نقاش مکزیکی و یکی از زنان نامدار تاریخ هنر معاصر است. فریدا بهویژه بهخاطر خودنگارههای هنرمندانهاش، مشهور است که از هوش فضایی بالایی برخوردار بود.
هوش طبیعت گرا
هوش طبیعت گرایانه درک موجودات زنده و طبیعت است. کسانی که مهارتهای طبیعتگرایی بسیار توسعهیافته دارند، وقتی بیرون هستند بیشتر در خانه هستند. اینها افرادی هستند که می توانند یک تمشک رسیده را از فاصله 30 فوتی تشخیص دهند یا گونه های مختلف درخت را در یک نگاه شناسایی کنند. آنها از گذراندن وقت با حیوانات لذت میبرند و زمانی که انگشتان برهنهشان را در شن یا خزه میکوبند، خوشحالتر به نظر میرسند.
آنها ممکن است از کشت محصول خود لذت ببرند و از کشت سبزیجات و گیاهان مختلف و سپس پختن با آنها لذت خاصی ببرند. این موضوع برای آنها یک سبک زندگی است، نه یک روند گذرای نوپرست. اینها افرادی هستند که می خواهید در یک سفر کمپینگ همراه خود باشند. آنها می توانند با شناسایی تفاوت های جزئی بین گیاهان مفید و سمی تمایز قائل شوند و فقط با نگاه کردن به ابرها به شما بگویند که آیا طوفان در حال وقوع است یا خیر.
این افراد پرسنل باغ وحش، زیست شناس، باغبان و دامپزشک می شوند.
راه های افزایش هوش طبیعت گرا
- زمانی را برای شناسایی گیاهان، حیوانات و انواع مختلف ابرها صرف کنید.
- یک دفترچه از یافته های خود داشته باشید. ممکن است تمرین احمقانه ای به نظر برسد، اما طبیعت گرایان با احساسات خود در تماس هستند.
هوش موسیقیایی
هوش موسیقایی توانایی تشخیص ریتم ها و صداها است. تقریباً همه ما کسی را می شناسیم که دائماً به پاهای خود ضربه می زند، روی هر سطح موجود طبل می زند یا برای خودش زمزمه می کند/آواز می خواند. کسانی که هوش موسیقایی بالایی دارند، حس لحن، زیر و بمی، ریتم و تن صدای بسیار توسعه یافته ای دارند و معمولاً می توانند تشخیص دهند که آیا یک آلت موسیقی فقط به این دلیل که “خاموش” به نظر می رسد نیاز به کوک دارد یا خیر.
آنها ممکن است در گروه هایی که به آنها گوش می دهند سلیقه بسیار متمایزی داشته باشند و ممکن است به صدا بسیار حساس باشند. برخی از افراد اعجوبههایی هستند که میتوانند هر آهنگی را با گوش بنوازند، در حالی که برخی دیگر ممکن است حسآمیزی داشته باشند و دوست داشته باشند که چگونه رنگ نتهای مختلف میتوانند را ببینند/احساس کنند.
راه های افزایش هوش موسیقایی
- تحقیقات نشان می دهد که نواختن یک ساز مغز شما را سالم تر از گوش دادن صرف به موسیقی نگه می دارد. و از آنجایی که برای یادگیری ستاره بودن هرگز دیر نیست، افراد مسن می توانند از افزایش حافظه و عملکرد شناختی بهره مند شوند.
- به انواع مختلف موسیقی گوش دهید.
- آواز خواندن.
ولفگانگ آمادئوس موتسارت آهنگساز اتریشی و موسیقیدان کلاسیک بود.که از هوش بالای موسیقایی برخوردار بود.
هوش منطقی و ریاضی
هوش منطقی-ریاضی عبارت است از کمی کردن اشیا، استدلال، ارتباطات انتزاعی و انجام تحقیقات علمی. کسانی که در کلاس های حساب دیفرانسیل و انتگرال و جبر عالی هستند بدون اینکه موهای خود را بِکنند، احتمالاً دارای هوش ریاضی/منطقی بسیار بالایی هستند. اکثر این افراد می توانند مسائل ریاضی متوسط تا پیشرفته را در ذهن خود انجام دهند، در حالی که برخی دیگر ساعت ها طول می کشد تا همان تکالیف را بفهمند. آنها ممکن است الگوهایی را ببینند که در آن دیگران فقط سر و صدا می بینند، و تمایل دارند مهارت های استدلال قیاسی پیشرفته ای داشته باشند.
برخی ممکن است در بازی های استراتژی شرکت کنند، در حالی که برخی دیگر فقط برای سرگرمی مسائل ریاضی را انجام می دهند. بله، این افراد در واقع وجود دارند. آنها ممکن است احساساتی ترین نوع نباشند، زیرا منطق و عقلانیت را ترجیح می دهند و اغلب در زمینه های STEM کار می کنند. افرادی که در تفکر منطقی-ریاضی برتری دارند محقق، دانشمند، حسابدار، ریاضیدان، برنامه نویس کامپیوتر و تقریباً هر چیزی می شوند. ریاضی همه جا هست.
راه های افزایش هوش منطقی-ریاضی
- یک زبان برنامه نویسی کامپیوتر را یاد بگیرید.
- بازی های استراتژیک را انجام دهید.
- به فرزندان خود در انجام تکالیف ریاضی یا علوم کمک کنید. آنها را مجبور کنید که به جای روش تدریس تعیین شده، یک مسئله ریاضی را با روش دیگری حل کنند.
- پازل های منطقی مانند سودوکو و بازی های فکری را انجام دهید.
- الگوی یک شعر یا اثر هنری را رمزگشایی کنید.
- خواندن موسیقی و درک ریاضیات پشت آن – متر، ضرب، ریتم و غیره را بیاموزید.
آلبرت اَینشتین فیزیکدان نظری زادۀ آلمان بود که نظریه نسبیت را بهعنوان مهمترین دستاوردش توسعه داد و او بهخاطر تاثیرش بر فلسفه علم نیز شناخته میشود که دارای هوش منطقی/ ریاضی بالایی بود.
هوش وجودی
هوش وجودی درک چرایی جهان است. اینها شاهان فیلسوف، معلمان و رهبران مذهبی هستند. آیا تا به حال با شخصی برخورد کرده اید؛ که صرفاً به زندگی روزمره خود می پردازد و توجه چندانی به چگونه و چرایی وجود، نداشته باشد؟ یا کسانی که کاملاً راضی هستند که روی چیزهایی مانند شایعات افراد مشهور، مد، یا ورزش تمرکز کنند، بدون اینکه به هیچ سؤال عمیقی در مورد معنای زندگی / مرگ / هستی بپردازند؟ بسیاری از افراد با چنین موضوعاتی ارتباط برقرار نمی کنند، اما کسانی که نوع هوش وجودی آنها بسیار توسعه یافته است، در نقطه مقابل طیف قرار دارند.
آنها ممکن است ساعتها را با در نظر گرفتن تمام جنبههای وجودی انسان در فکر غرق کنند. آنها درباره موضوعات معنوی عمیقا می اندیشند، فکر میکنند و مینویسند، بهویژه در مورد اینکه ما قبل از تولد چه کسی بودیم، و بعد از انتقال ما از این زندگی به قلمروی فراتر از مرگ چه اتفاقی میافتد. این افراد اغلب توسط کسانی که ترجیح میدهند به پایان سطحی زندگی بپردازند، سختگیر پنداشته می شوند، اما آنها تمایل دارند روحهایی حساس و با ملاحظه با انبوهی از شفقت و همدلی داشته باشند. کسانی که هوش وجودی دارند خرد را بر هوش ارج می نهند. و تنها زمانی که شهودشان در آنها شکست می خورد زمانی است که به آن گوش نمی دهند.
راه های افزایش هوش وجودی
- فلسفه، دین و تاریخ مطالعه کنید.
- بر روی تفکر کلان و اینکه چگونه اقدامات فردی به طور جمعی بر جامعه تأثیر می گذارد تمرکز کنید.
- بدانید که نمی توانید رویدادها را کنترل کنید، اما می توانید احساساتی را که به آنها متصل می کنید کنترل کنید.
- به دیدگاه شخصی که کاملاً متفاوت از دیدگاه شماست گوش دهید و دیدگاه او را درک کنید.
- چیز جدیدی یاد بگیرید و سپس آن را به دیگری بیاموزید.
- مدیتیشن کنید.
ارسطو از فیلسوفان یونان باستان بود. او یکی از مهمترین فیلسوفان غربی به حساب میآید. همچنین اولین زیستشناس بزرگ اروپایی نیز بودهاست که هوش وجودی بالایی داشت.
هوش بدنی/حرکتی
هوش بدنی- حرکتی مهارت های حرکتی ظریف و فعالیت بدنی است. اگرچه ممکن است تصور کنید که این نوع هوش با توانایی های ورزشی فوق العاده ارتباط دارد، اما لزوماً اینطور نیست. این موضوع کمتر در مورد قدرت و استقامت است، و بیشتر به هماهنگی دست و چشم و توانایی استفاده از انواع مهارت های فیزیکی مختلف مربوط می شود. مطمئناً، رقصندگان، متخصصان هنرهای رزمی و ورزشکاران در این نوع هوش، امتیازات بسیار بالایی کسب میکنند، اما بافندگان، هنرمندان، جراحان مغز و اعصاب و موسیقیدانان کلاسیک نیز همینطور هستند.
داشتن نمرات بالا در هوش بدنی/جنبشی به این معنی است که فرد دارای کنترل حرکتی بسیار خوب و همچنین حس قوی زمانبندی است. ارتباط و هماهنگی ذهن و بدن فرد بسیار بالا است و زمان واکنش سریع و توانایی چند کار را به طور موثر امکان پذیر می کند. افرادی که هوش جسمانی- حرکتی بالایی دارند به رقصنده، مجسمه ساز، نجار، هنرپیشه تبدیل می شوند و در هر زمینه ای که نیاز به هماهنگی دست و چشم دارد، برتری می یابند.
راه های افزایش هوش بدنی حرکتی
- حرکت! – رقص، کاراته، ژیمناستیک، اسکیت، هولا هوپ، تنیس، و اسکی.
- بدون استفاده از كلمات، كلمات بازی كنید یا صحنه ای را اجرا كنید.
- بالا رفتن از درخت.
- خانه درختی یا قلعه بسازید.
- زبان اشاره را یاد بگیرید.
لی جن فان مشهور به بروس لی استاد هنرهای رزمی چینی، بازیگر فیلمهای اکشن، استاد فلسفه، نظریهپرداز و بنیانگذار روش رزمی جیت کان دو یکی از مدرنترین سبکهای کونگ فو یا ووشو اهل آمریکا و هنگ کنگ بود که هوش بدنی/حرکتی بالایی داشت.
هوش زبانی
هوش کلامی یا هوش زبانی از طریق کلمات نوشتاری و گفتاری ارتباط برقرار می کند. افرادی که هوش زبانی بالایی دارند معمولاً از جناس ( آوردن دو کلمه یا کلماتی است که ظاهری شبیه به هم داشته باشند، اما در معنا با هم تفاوت داشته باشند) لذت میبرند. آنها اغلب دایره واژگان بسیار گستردهای دارند، از خواندن ژانرهای مختلف ادبیات لذت میبرند و از افرادی قدردانی میکنند که میتوانند خود را شیوا بیان کنند.
این افراد ممکن است استعداد زیادی برای یادگیری زبان های دیگر داشته باشند، اغلب علاوه بر زبان مادری خود به دو یا سه زبان صحبت می کنند. کسانی که امتیاز بالایی در این نوع هوش کسب می کنند، اغلب از جدول کلمات متقاطع، آناگرام ها و سایر پازل های کلمات لذت می برند. آنها ممکن است به اندازه خواندن از نوشتن لذت ببرند و از همان دوران کودکی به بعد دفتر یادداشت خاطرات روزانه داشته اند.
داشتن نمره هوش زبانی بالا لزوماً به این معنی نیست که آنها در مکالمات یا سخنرانی عمومی عالی هستند: این بستگی به این دارد که آنها از نوع هوش بین فردی یا درون فردی قوی برخوردار باشند. اولی ممکن است ترجیح دهد خود را با نامه نوشتن موضوع را بیان کند، در حالی که دومی ترجیح می دهد در مورد چیزهایی صحبت کند. افرادی که هوش زبانی بالایی دارند نویسنده، شاعر، وکیل، مترجم و سخنران عمومی می شوند.
راه های افزایش هوش زبانی
- بهترین راه برای افزایش هوش زبانی خواندن است. و همه چیز را بخوانید – روزنامه ها، مجلات، وبلاگ ها، کتاب ها و نامه ها. حتی درگیر شدن در پیامک، هوش زبانی را افزایش می دهد.
- بازی های زبانی – جدول کلمات متقاطع، بازی با کلمات و دستمالی بازی کنید.
- اغلب بنویس شما مجبور نیستید شعر بنویسید یا رمان بزرگ آمریکایی بعدی را بنویسید. صرفاً نوشتن در یک مجله نوعی ژیمناستیک کلامی است.
- یک زبان جدید یاد بگیرید.
- هنگامی که یک کلمه جدید یاد می گیرید، ریشه آن را نیز کشف کنید. اغلب، درک منشأ کلمات باعث ایجاد یک ابزار یادگاری می شود.